محمد بن سلمان اخیراً با حضور در شبکه العربیه از چشم‌انداز 2030 کشور عربستان سعودی رونمایی کرد. وی اعلام کرد که قصد دارد با اجرای این طرح عربستان را از اعتیاد به نفت برهاند.

چرا چشم‌انداز اقتصادی؟

همیشه تعریف ثروت بی‌نهایت سعودی‌ها بر سر زبان‌ها بوده است لذا سخت می‌توان پذیرفت که عربستان با یک بحران شدید اقتصادی مواجه است. این بحران، گردبادی در حال آمدن است و کارشناسان اقتصادی آن را از مدت‌ها قبل پیش‌بینی کرده‌اند. پرتگاه اقتصادی مزبور که از مدت‌ها قبل به اطلاع سعودی‌ها رسیده است، اصلی‌ترین هدف پسر تازه به دوران رسیده سلمان برای انتشار دورنما است. وی می‌خواهد با عبور دادن عربستان از بحران، خودی نشان بدهد.

هشدار برای عربستان

زنگ هشدار برای اقتصاد عربستان از مدت‌ها پیش در اندیشکده‌ها و رسانه‌های انگلیسی به صدا در آمده است. برعکس ذهنیت شایع، مشکل اصلی عربستان کاهش قیمت نفت، مخارج نظامی، تجاوز به یمن، حمایت از شورشیان در سوریه و عراق و کسری بودجه نیست (هر چند که همه‌ی این موارد بار سنگینی بر دوش عربستان گذاشته است)، بلکه بیکاری گسترده جوانان سعودی و عدم پایداری مدل اقتصادی فعلی عربستان و محکوم بودن آن به فروپاشی است که اگر چاره نشود، مهمترین مشکل عربستان خواهد بود.

بساطی که دیگر کار نمی‌کند

در نسل‌های قبلی هر سعودی که از دانشگاه فارغ‌التحصیل می‌شد، می‌توانست در دستگاه دولتی مشغول به کار شود. اما این دستگاه‌ها امروزه اشباع شده‌اند. حقوق بخش دولتی به مراتب جذاب‌تر از بخش خصوصی است و دو سوم سعودی‌‌ها در دولت شاغل هستند. در بخش خصوصی 80 درصد مشاغل توسط خارجی‌ها گرفته شده است که جوانان عربستان نمی‌توانند با آنان رقابت کنند.[1] مدلی که عربستان تا الان از آن تبعیت ‌کرده یعنی «صادرات نفت و توزیع پول آن از طریق کار دولتی در جامعه» دیگر کار نمی‌کند چون قیمت نفت کاهش پیدا کرده و جمعیت زیاد شده است. عربستان باید در پی جایگزینی برای منابع درآمد خود و اقتصادی مولدتر برای تأمین اشتغال جوانان باشد.

تهدیدی که با خشونت حل نمی‌شود

صحرای عربستان به طور تاریخی و به علت کمبود آب و بدی هوا، کم‌جمعیت بوده است. جمعیت عربستان در سال 1969 حدود 5 میلیون نفر بوده است اما در سال 2014 جمعیت این کشور از 30 میلیون نفر عبور کرد[2] که حدود یک‌سوم آن‌ها (یعنی 10 میلیون) خارجی هستند.[3] درصد بیکاری برای بازه سنی 15 تا 24 سال حدود 30 درصد است.[4] موسسه وودرو ویلسون در سال 2011 در طی گزارشی مدعی شد که 37 درصد سعودی‌ها 14 سال یا کمتر دارند.[5] با توجه به جمعیت 20 میلیونی سعودی‌ها این امر یعنی این که در سال 2020 حدود 7 میلیون سعودی خواهان کار هستند (اگر زنان را از بازار کار حذف کنیم)، آل سعود را وادار خواهد کرد که تا سال 2020 حداقل 3 میلیون شغل (فقط برای سعودی‌ها) ایجاد کند. در حالی که در دوران اوج شکوفایی اقتصادی عربستان (ناشی از افزایش قیمت نفت) از 2003 تا 2013 حدود 1.7 میلیون کار ایجاد شده است. بیکاری می‌تواند منجر به ناپایداری سیاسی و یا جذب جوانان در گروه‌های افراطی شود. سوزاندن اتوبوس‌های شرکت بن لادن در مکه توسط کارگرهای معترض به تأخیر در پرداخت حقوق و اخراج از کار به خوبی نشان می‌دهد که چگونه مسائل اقتصادی می‌تواند مردم آرام عربستان را تحریک کند و حساسیت آن‌ها بر مسائل اقتصادی بسیار بیشتر از مسائل سیاسی است.

نفتی که نمی‌توان روی آن حساب کرد

دلایل زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد عربستان دیگر نمی‌تواند بر روی نفت صادراتی خود همانند گذشته حساب باز کند. کاهش قیمت نفت، میزان درآمدهای نفتی عربستان را کاهش داده و افزایش کاوش‌های جدید نفتی (به خاطر افزایش قیمت نفت در دهه گذشته)، ورود انرژی‌های جدید مثل نفت و گاز سنگی (Shale) و افزایش استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر، بازار رقابتی‌تری برای انرژی را در دهه‌ی آینده محتمل می‌کند. از طرف دیگر مصرف انرژی در داخل عربستان نیز بالا بوده و رو به افزایش است. عربستان علاوه بر مصرف نفت برای تأمین انرژی (سوخت خودرو و برق و...)، برای تأمین آب شیرین خود نیز شدیداً به نفت وابسته است که مصرف نفت را افزایش می‌دهد. حدود 60 درصد آب شرب عربستان از مجموعه­های شیرین‌سازی آب تأمین می‌شود[6] که با گاز یا نفت کار می‌کنند. اندیشکده چتم هاوس در سال 2011 طی پژوهشی بیان کرد که عربستان در حال حاضر یک‌چهارم نفت تولیدی خود را مصرف می‌کند و اگر این الگوی مصرف اصلاح نشود، این کشور در سال 2038 تبدیل به واردکننده‌ی نفت می‌شود. عربستان بعد از کانادا، رتبه‌ی دوم در مصرف سرانه‌ی انرژی در دنیا را در سال 2010 داشته است.

این اندیشکده در سال 2011 که هنوز عربستان خود را درگیر بسیاری از ماجراجویی‌های منطقه‌ای نکرده بوده، معتقد بود که اگر قیمت نفت زیر 77 دلار باشد، عربستان تا سال 2022 دچار کسری بودجه و مشکلات مالی می‌شود.[7] این پژوهش نظام اقتصادی عربستان را محکوم به فروپاشی دانسته و تغییر در آن ضروری خوانده شده است. گروه مشاوره مکنزی نیز در تحلیلی در سال 2015 پیش‌بینی می‌کند که ادامه روند فعلی به معنای بدهی معادل 140 درصد جی.دی.پی و بحران مالی برای عربستان در سال 2030 است.[8]

چشم‌انداز 2030 چه می‌گوید؟

متنی که به اسم سند چشم‌انداز 2030 در رسانه‌های انگلیسی‌زبانِ آل سعود منتشر شده، با یک مقدمه شروع می‌شود. این مقدمه توسط محمد بن سلمان نوشته شده و در آن بارها از ضمیر اول شخص استفاده شده و نویسنده به خود اشاره می‌کند که مطابق عرف اینگونه سندها نیست. (برای مثال سند این گونه آغاز می‌شود:  برای من افتخار است که اعلام کنم که...) در نهایت هم مقدمه با امضا و اسم محمد بن سلمان پایان می‌یابد. آشکار است که بن سلمان در پی تأکید بر این موضوع است که «من» هستم که صاحب این چشم‌انداز هستم نه دیگری!!

بعد از پایان مقدمه، قسمت چشم‌انداز آغاز می‌شود. چشم‌انداز با این جمله آغاز می‌شود: «عربستان سعودی: قلب جهان عرب و اسلام، خانه سرمایه‌داران،[9] محل اتصال سه قاره.» متن چشم‌انداز این سه مسئله را مزیت نسبی عربستان می‌داند. در ادامه، آینده‌ی 15ساله‌ی اقتصاد عربستان بر اساس تعامل بین سه محور زیر ذکر می‌شود: 1- جامعه‌ای چابک[10] 2- اقتصادی رو به پیشرفت 3- ملت بلندهمت. سند چشم‌انداز، این سه محور را شرح و بسط می‌دهد و اهداف و راهکارهایی را مطرح می‌کند و وعده‌های فراوانی می‌دهد.

محورهای کلیدی چشم‌انداز

متن چشم‌انداز حدود 25 صفحه است و بررسی همه آن وقت‌گیر و کم‌فایده است. بخش زیادی از متن آن شعارها و آرزوهای زیبا برای عربستان است و اهمیت چندانی ندارد. مهمترین نکاتی که در این چشم‌انداز به آن اشاره شده است را می‌توان محورهای زیر دانست (شایان ذکر است که برخی از آمارهایی که به عنوان وضع فعلی در این چشم‌انداز آورده شده، مورد شک است اما جهت ادای امانت عیناً نقل می‌شود):

• افزایش عایدات غیر نفتی از 40 میلیارد به 160 میلیارد دلار در سال 2020 و 266 میلیارد دلار در سال 2030. هر چند در مورد جزئیات چگونگی کسب این درآمدها صحبت نشده است، اما به نظر می‌رسد دولت در پی افزایش درآمد خود از طریق مالیات بر زمین، مالیات بر ارزش افزوده، تعرفه، دریافت هزینه برای خدمات عمومی و کارت سبز و خصوصی‌سازی برخی از اموال دولتی و افزایش رویایی عمره‌گذاران به 30 ملیون طی 5 سال است.[11] انتظار می‌رود جزئیات بیشتر همراه با رونمایی از «برنامه انتقال ملی»[12] در ماه‌های پیش رو انتشار یابد.

• انقلاب یارانه‌ای بخشی کلیدی از این طرح است. در این طرح گفته شده که باید قبل از آزادسازی قیمت، فکری به حال قشر کم‌درآمد جامعه بشود. در ماه‌های قبل قیمت سوخت از 49 تا 104 درصد افزایش یافته است.

• فروش بخشی از سهام آرامکو. کمتر از 5 درصد سهام این شرکت در معرض فروش در بازار محلی و بین‌المللی قرار خواهد گرفت. محمد بن سلمان معتقد است که 5 درصد سهام آرامکو حدود 100 میلیارد دلار می‌ارزد.

• ساختن صندوق سرمایه به ارزش 2 هزار میلیارد. این صندوق مهم‌ترین ویژگی این چشم‌انداز است و بر پایه واگذاری آرامکو است.

• ساختن یک شرکت هولدینگ نظامی/ دفاعی تا انتهای سال 2017 برای توسعه‌ی صنایع نظامی ملی. این برنامه انتظار دارد که حداقل 50 درصد تجهیزات نظامی مورد نیاز عربستان باید در داخل تولید شود. این امر باعث افزایش اشتغال و کاهش هزینه‌های دفاعی می‌شود.

• بهبود سهم و نقش شرکت‌های کوچک و متوسط در اقتصاد. بنا بر چشم‌انداز مزبور این شرکت‌ها در متنوع‌سازی منابع درآمدی عربستان جایگاه مهمی دارند و باید سهم خود در جی.دی.پی کشور را از 20 درصد فعلی به 35 درصد برسانند. همچنین قرار است که سهم بخش خصوصی در تولید ناخالص ملی به 40 تا 60 درصد برسد.

• افزایش درآمد از گردشگری. در این چشم‌انداز به گسترش گردشگری نیز به‌عنوان یک منبع درآمد مهم نگاه شده است. قرار است سرمایه‌گذاری در بخش گردشگری در سال 2020 به 46 میلیارد دلار برسد. در سند مزبور خواسته شده تا مناطق ساحلی زیادی برای پروژه‌های گردشگری اختصاص داده شود و سرمایه‌گذاری‌های جدیدی روی موز‌ه‌ها و اماکن تاریخی انجام بگیرد. بن سلمان در مصاحبه تلویزیونی خود گفت که عربستان درهای خود را به صورت «گسترده» برای گردشگرها از تمام ملیت‌ها باز خواهد کرد.

• کاهش بیکاری از 11.5 درصد به 7 درصد و افزایش مشارکت زنان از 22 درصد به 30 درصد. بنا بر این است که این جمعیت جویای کار در بخش خصوصی جذب شوند.

• بازبینی نظام آموزشی. نظام آموزشی فعلی، جوانان را برای کار مولد تربیت نمی‌کند به‌خصوص که در بخش خصوصی، مهارت از اهمیت بیشتری برخوردار است و مهارت کم جوانان سعودی باعث جایگزینی نیروی کار خارجی شده است.

• بازبینی ساختار دولت و نهادهای آن. هدف این طرح کمینه کردن بروکراسی و بهبود عملکرد است.

• راه‌اندازی کارت سبز. این طرح نوعی از اقامت برای غیر سعودی‌ها است تا بتوانند مدت زمان طولانی اقامت پیدا کنند. در این صورت به خارجی‌ها اجازه داده می‌شود تا در مناطق مشخصی اموالی را تملک کنند. این طرح علاوه بر اینکه یک درآمد جاری برای عربستان است، از خروج ارزی که کارگران خارجی برای خانوده‌های خود می‌فرستند، می‌کاهد.

• صاحب خانه شدن سعودی‌‌ها. عدم امکان خریدن خانه یکی از دغدغه‌های مهم جامعه سعودی است. در این طرح قرار است 52 درصد سعودی‌ها بتوانند صاحب خانه شوند.[13]

• تأکید بر مبارزه با فساد و شفافیت. در این طرح بر عدم تسامح در قبال فساد تأکید شده و قرار است برترین استانداردهای بین‌المللی برای رسیدن به بالاترین سطوح شفافیت در تمام بخش‌ها به کار گرفته شود.

در این سند چشم‌انداز، اشاره‌ای به اصلاحات اساسی در نظام سیاسی و فرایند تصمیم‌سازی عربستان نشده است. این امر شدیداً تحقق چنین طرحی را زیر سؤال می‌برد. انتشار چنین طرحی را می‌توان بیش از هر چیز نتیجه‌ی جاه‌طلبی بن سلمان دانست. وی پیش از به قدرت رسیدن پدرش جایگاهی در مناسبات قدرت عربستان نداشت و شناخته شده نبود. پس از اینکه به قدرت رسید، سعی بسیاری در مطرح کردن خود کرد که می‌توان حمله به یمن، سفرهای مختلف خارجی، انتقال بسیاری از مؤسسات مهم سعودی به زیرمجموعه خود (مانند آرامکو)، تسلط بر رسانه‌های سعودی و... را مثال‌هایی از تلاش وی برای تثبیت خود دانست.

عربستان که از قریب‌الوقوع بودن بحران آگاهی داشت در سال 2015 از یک شرکت مشاوره بین‌المللی به اسم «مکنزی» درخواست کمک کرد. این شرکت پس از ارسال مشاوران خود به عربستان در دسامبر 2015 گزارشی 150صفحه‌ای به اسم «عربستان سعودی بدون نفت: سرمایه‌گذاری و تحول تولید»[14] منتشر کرد. محمد بن سلمان خلاصه‌ای از این گزارش تهیه کرده و با نام چشم‌انداز 2030 عربستان و به اسم خود منتشر کرده است. اما گزارش مکنزی هم طرح نویی نیست و همان کلیشه‌های اقتصادی نئولیبرالیسم است: تبدیل اقتصاد از دولت‌پایه به بازارپایه، قطع یارانه‌ها، واگذاری و مزایده اموال دولتی و.... در تهیه این گزارش به پس‌زمینه‌های تاریخی و فرهنگی عربستان توجهی نشده است و این امر از اعتبار این چشم‌انداز شدیداً می‌کاهد.[15]

در نهایت باید گفت که این طرح در واقع وسیله‌ای است در دست پسر سلمان تا به بهانه‌ی اجرای آن، تسلط خود را بر نهادهای عربستان توسعه دهد و راه را برای دور زدن محمد بن نایف و ده‌ها شاهزاده‌ی ناراضی و مدعی دیگر فراهم آورَد.

پی نوشت ها:

[1] http://theweek.com/articles/620647/saudi-arabia-next-failed-state

[2] http://www.tradingeconomics.com/saudi-arabia/population

[3] www.arabnews.com/news/697371

[4] http://www.brookings.edu/research/opinions/2015/12/30-saudi-arabia-economic-time-bomb-alkhatteeb

[5] https://www.wilsoncenter.org/sites/default/files/Saudi%20Arabia%E2%80%99s%20Youth%20and%20the%20Kingdom%E2%80%99s%20Future%20FINAL.pdf

[6] http://www.al-monitor.com/pulse/originals/2016/04/saudi-arabia-self-sufficiency-water-policy.html

[7] https://www.chathamhouse.org/sites/files/chathamhouse/public/Research/Energy,%20Environment%20and%20Development/1211pr_lahn_stevens.pdf

[8] http://www.mckinsey.com/~/media/McKinsey/Global%20Themes/Employment%20and%20Growth/Moving%20Saudi%20Arabias%20economy%20beyond%20oil/MGI%20Saudi%20Arabia_Executive%20summary_December%202015.ashx

[9] Investment powerhouse

[10] vibrant

[11] http://www.arabnews.com/saudi-arabia/news/806046

[12] National Transformation Plan

[13] http://www.forbesmiddleeast.com/en/news/read/2016/saudi-arabia-saudi-vision-2030-sets/articleid/10392

[14] http://www.mckinsey.com/~/media/McKinsey/Global%20Themes/Employment%20and%20Growth/Moving%20Saudi%20Arabias%20economy%20beyond%20oil/MGI%20Saudi%20Arabia_Full%20report_December%202015.ashx

[15] http://www.rawstory.com/2016/05/saudi-arabia-is-suddenly-facing-a-serious-catastrophe-heres-why/

 سلیمان تنهادخت

اندیشکده تبیین


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس